فاطمه مرادی

روانشناس کودک و نوجوان

فاطمه مرادی

روانشناس کودک و نوجوان

روانشناسی کودک | فاطمه مرادی

درک فرزندتان یکی از مهمترین چیزهایی است که به عنوان والدین باید یاد بگیرید. برای درک بهتر می توانید از روانشناسی کودک کمک بگیرید. این امر در هدایت و پرورش فرزند شما هنگام رشد و بلوغ بسیار مفید است. باید به خاطر داشته باشید که فرزند شما دارای یک ویژگی شخصیتی منحصر به فرد است که در طول زندگی ثابت می ماند.

یکی از راه هایی که می توانید کودک خود را درک کنید این است که او را هنگام خواب، غذا خوردن یا بازی مشاهده کنید. به دنبال صفات ثابت باشید. کدام فعالیت ها را بیشتر دوست دارند؟ آیا تطبیق با تغییرات برای آنها آسان است یا برای آشنایی با این موارد به زمان نیاز دارند؟ این چیزها ویژگی های عادی یک کودک هستند و ممکن است فرزند شما از این قاعده مستثنی نباشد.

تا آنجا که ممکن است، وقت داشته باشید تا با فرزندان خود صحبت کنید زیرا این برای کسب اطلاعات و درک بسیار مهم است. در مورد کودکان خردسال، آنها برای درک افکار و احساسات خود به زبان کلامی کمتر و حالت چهره و زبان بدن بیشتری نیاز دارند. پرسیدن سوالات به آنها این امکان را می دهد که احساسات خود را با شما در میان بگذارند.

عزت نفس کلید اصلی موفقیت در زندگی است. ایجاد یک خودپنداره مثبت یا عزت نفس سالم برای شادی و موفقیت کودکان و نوجوانان بسیار مهم است. رابطه مثبت والد-کودک چارچوب و حمایتی را برای کودک فراهم می کند تا احترام و توجه سالمی به خود و دیگران ایجاد کند. بچه ها هوس وقت گذاشتن با والدین را دارند. به آنها احساس خاص بودن می دهد. والدین تشویق می شوند زمانی را برای بازی کردن با فرزندان خود به طور منظم پیدا کنند. این باید شامل یک به یک با هر کودک و زمان گروهی با همه بزرگسالان و بچه های خانه باشد. اگر یک والدین مجرد هستید یا تک فرزند دارید، گهگاه از خانواده یا دوستان خود برای بازی دعوت کنید.

به هر دلیلی، برخی از کودکان به راحتی مهارت های اجتماعی را توسعه نمی دهند. آنها ممکن است صمیمانه به دنبال روابط با همسالان باشند و سپس با تحمل مخالفت‌ها، اگر نگوییم ظلم کامل، به امنیت خانه، خانواده و شرکت خود عقب نشینی کنند. احتمالاً هیچ چیز برای والدین دردناک تر از طرد فرزندش نیست. والدین باید نگاهی طولانی به مشکلات اجتماعی داشته باشند و نقشه ای برای حل آنها به همان اندازه که مشکلات تحصیلی یا سلامتی را در نظر می گیرند، با دقت و سنجیده ای ترسیم کنند. دستورالعمل هایی وجود دارد که در صورت رعایت آنها، اگر والدین مایل به صرف وقت و ابتکار باشند، به این کودکان کمک می کند.

پرخاشگری کودک چیست؟

پرخاشگری در کودکان می تواند نشانه بسیاری از مشکلات زیربنایی باشد. این یک چیز بسیار چندشکل است، یک وجه مشترک برای تعدادی از شرایط مختلف روانپزشکی، مشکلات پزشکی و شرایط زندگی. و بنابراین در اصل درمان پرخاشگری ابتدا باید بفهمیم که چه چیزی باعث آن می شود.

شما می توانید علل پرخاشگری را به چند گروه تقسیم کنید.

اختلالات خلقی اول، آیا مشکلات خلقی وجود دارد؟ کودکانی که دوقطبی هستند، در مراحل شیدایی خود، اغلب پرخاشگر می شوند. آنها کنترل خود را از دست می دهند، تکانشی می شوند. از طرف دیگر، وقتی افسرده می‌شوند، اگرچه پرخاشگری کمتر رایج است، می‌توانند تحریک‌پذیر شوند و گاهی اوقات این تحریک‌پذیری و عصبانیت باعث می‌شود بچه‌ها سرزنش کنند.

روان پریشی بیماری های روان پریشی نیز ممکن است با پرخاشگری ظاهر شوند. برای مثال، کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب به محرک‌های درونی پاسخ می‌دهند که می‌توانند آزاردهنده شوند. گاهی اوقات بچه‌های مبتلا به اسکیزوفرنی بد‌اعتماد یا مشکوک می‌شوند - یا پارانوئید تمام عیار - و به‌دلیل ترس خودشان از بین می‌روند.

ناامیدی کودکانی که مشکلات شناختی (آنچه که اکنون به آن آسیب فکری می گویند) یا ارتباطی (از جمله اوتیسم) دارند نیز ممکن است با پرخاشگری ظاهر شوند. هنگامی که کودکان مبتلا به این شرایط پرخاشگر می شوند، اغلب این کار را انجام می دهند زیرا در مواجهه با اضطراب یا ناامیدی خود مشکل دارند و نمی توانند احساسات خود را مانند دیگران به زبان بیان کنند. پرخاشگری ممکن است نوعی تکانشگری نیز باشد.

تکانشگری و سپس اختلالات رفتاری مخرب وجود دارد. در کودکان مبتلا به ADHD، رایج ترین آنها، تکانشگری و تصمیم گیری ضعیف می تواند منجر به رفتاری شود که به عنوان پرخاشگرانه تعبیر می شود. این کودکان معمولاً عواقب اعمال خود را در نظر نمی گیرند، که ممکن است زمانی که واقعاً فکر نمی کنند، بی رحمانه یا بدخواهانه به نظر برسند.

اختلال سلوک در اختلال سلوک، پرخاشگری بخشی از ماتریس بیماری است، جزء بزرگی از آنچه هست. بر خلاف کودکی که عواقب اعمال خود را در نظر نمی گیرد، کودکان مبتلا به CD عمدا بدخواه هستند و درمان و پیش آگهی کاملاً متفاوت است.

آسیب و گاهی اوقات دلایل ارگانیک برای طغیان های تهاجمی وجود دارد، زمانی که کودک آسیب لوب فرونتال یا انواع خاصی از صرع دارد. در این موارد ممکن است دلیل قابل درک برای اپیزود تهاجمی وجود نداشته باشد و اپیزود می تواند دارای یک جزء انفجاری باشد.

تروما در نهایت، مواقعی وجود دارد که پرخاشگری کودک یا نوجوانان توسط عوامل استرس زا در موقعیت آنها تحریک می شود و نشان دهنده یک بیماری عاطفی زمینه ای نیست. اما درک این نکته مهم است که این نسبتاً نادر است و زمانی که پرخاشگری به طور مکرر شروع به رخ دادن می کند، می تواند نشان دهنده یک مشکل عاطفی در حال ظهور باشد.

فرزندپروری چیست؟

بررسی تعاریف والدین در فرهنگ لغت یک شروع مفید است. منابعی مانند مریام وبستر، دیکشنری کمبریج، دیکشنری کالینز و دیکشنری دات کام به روش های بسیار مشابهی تعریف می کنند که فرزندپروری چیست. با استفاده از ترکیبی از این منابع رسمی، تعریف فرزندپروری شامل عناصری مانند موارد زیر است:


·         فرآیند تربیت کودک از بدو تولد تا بزرگسالی مستقل

·         تسهیل در تربیت کودک در تمام مراحل رشد

·         مراقبت و پرورش کودک

·         انجام مسئولیت های والدینی که همراه با تربیت فرزند است

·         عمل مراقبت از کودک به جای ارتباط بیولوژیکی با کودک

·         ایجاد محیطی سالم در حین رشد کودک - انجام اقداماتی برای تضمین رشد اجتماعی و آموزش که با ارزش‌های شما همسو باشد.

·         فراهم کردن یک زندگی خانگی با ثبات مالی (منظور ثروتمند بودن نیست)

·         سازگاری با نیازهای در حال تغییر کودک در حین رشد و تکامل

این تعاریف دقیق و مفید هستند و بینشی در مورد اینکه فرزندپروری چیست ارائه می دهند. با این حال، آنها کمی واضح و سیاه و سفید هستند و تعریفی از والدین را به عنوان یک چک لیست ساده ترسیم می کنند. از این نظر، آنها کمی از آموزش ارزشمند والدین فاصله دارند. والدین را می توان به معنای معنایی که برای والدین دارد نیز توصیف کرد.

پدر و مادر بودن به چه معناست؟

فرزندپروری خوب فقط یک روباتیک نیست که به نیازهای کودک توجه کند. در حالی که این مراقبت بسیار مهم است، این تنها جنبه فرزندپروری نیست. انجمن روانشناسی آمریکا (n.d.) سه هدف اصلی والدین را توصیف می کند. تنها مورد اول شامل نیازهای اساسی است.

·         حفظ سلامت و امنیت کودکان

·         آماده سازی کودکان برای بزرگسالی مستقل

·         آموزش ارزش هایی که با فرهنگ والدین همسو باشد

سازمان Proud 2 Parent (2017) نیز این مفاهیم را به عنوان تعاریف فرزندپروری فهرست می کند:

·         رفع نیازهای اساسی

·         حفاظت

·         آماده سازی

·         عشق

ایمن و سالم نگه داشتن کودکان و تامین نیازهای اولیه نیازهای حیاتی بقا هستند. فرزندپروری شامل این مأموریت های دیگر نیز می شود، مسئولیت هایی که معنای عمیق تری را به والدین القا می کند.

آماده کردن کودکان برای بزرگسالی نقش اساسی والدین است. عبارتی برای نشان دادن این ایده این است: شما فرزندی را بزرگ نمی کنید. شما یک فرد بالغ را بزرگ می کنید هر روز، والدین انتخاب می‌کنند و به روش‌های آگاهانه عمل می‌کنند تا به فرزندانشان کمک کنند تا به افرادی با شخصیت، احترام، احساس مسئولیت، انگیزه و مهارت‌هایی تبدیل شوند که به آنها کمک کند هم در دوران کودکی و هم در بزرگسالی موفق باشند. پیشرو مربوط به این آماده سازی است. عملکرد والدین بلندتر از کلمات است. در واقع، رهبری با مثال مؤثرتر از سخنرانی است.

در حالی که به نظر می‌رسد این آماده‌سازی و الگوبرداری مسئولیت‌های سنگینی هستند که نیاز به مهارت‌های متعدد والدینی دارند، اما سرگرم‌کننده نیز هستند. این آمادگی عمدتاً از طریق گردش با هم، بازی کردن با هم و به طور کلی زندگی مشترک انجام می شود. آمادگی مربوط به اعمال است. می تواند پیوندهای قوی والدین-فرزند ایجاد کند و معنی و مفهومی را به والدین القا کند.

معنای والدینی، حتی قوی تر از آمادگی، عمل و نگرش عشق بی قید و شرط است. بزرگ کردن بچه‌ها می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و با زمان‌های سخت همراه باشد. با این حال، زمانی که رابطه شما ریشه در عشق دارد، پیوندی قوی دارید که می‌تواند شما را در هر زمان که با هم مخالفت و مشاجره کنید، به هم نزدیک کند. عشق ورزیدن به فرزندانتان آنها را پرورش می دهد و به پیشرفت آنها کمک می کند. در آغوش گرفتن، یک بوسه بر سر، خنده و لذت با هم بودن شاید بهترین توصیف برای معنای فرزندپروری باشد. این چیزی است که فرزندپروری در مورد آن است.